تحولات لبنان و فلسطین

تابلو بیمارستان «۶ بهمن» که در تظاهرات ۱۰ آبان در خیابان کوهسنگی و پس از سخنرانی عبدالکریم هاشمی‌نژاد به نام «۱۷ شهریور» تغییر یافته بود، در یورش چماق‌داران حکومتی در ۲۲ آذر برداشته شد.

مُحرّم بیمارستان

در این حمله، نام بیمارستان به اسم سابق برگردانده شد و به جای تصاویر امام خمینی(ره)، تمثال‌های شاه نصب شد. لباس‌شخصی‌های چماق به دست، با وارد شدن از در شرقی بیمارستان، شیشه‌های بیمارستان را شکسته و نگهبانان بیمارستان را مضروب کردند.

آغاز ماجرا

حدود ساعت ۱۰ صبح بیست و سوم آذر، مصادف با سیزدهم محرم، کارکنان بیمارستان‌های قائم و امام رضا(ع) برای نشان دادن همبستگی با کارمندان بیمارستان ۱۷ شهریور در محوطه بیمارستان تجمع کردند و در پی مشورت با دو تن از استادان فعال مذهبی قرار شد در همان مکان اعتصاب کنند. حدود ساعت ۱۰:۳۰ طرفداران قانون اساسی شاهنشاهی که مردم به آن‌ها چماق‌دار می‌گفتند با در دست داشتن عکس‌های شاه و شعار «جاوید شاه»، موازی نرده‌های جنوبی بیمارستان امام رضا(ع)، از خیابان بهار به سمت فلکه تقی‌آباد شروع به حرکت کردند. سروصدای ایجاد شده توسط این افراد موجب شد تا کارمندان، پرستاران و پزشکان حاضر در بیمارستان پشت نرده‌های داخل محوطه بیمارستان جمع شوند و شعار «مرگ بر شاه» سر دهند. 

چماق‌دارها از این حرکت مردم به خشم آمدند و با تخریب نرده‌ها و شکستن در جنوبی بیمارستان با حمایت نیروهای امنیتی و نظامی وارد محوطه آن شدند. مهاجمان پس از صدمه به ماشین‌های سواری کارمندان و شکستن شیشه‌های آن‌ها، با چوب، سنگ و آجر به سمت کارکنان حمله کردند. در پی این یورش، پزشکان به بخش اطفال پناه بردند. بخش اطفال و داخلی نزدیک‌ترین بخش‌ها به نرده‌های بیمارستان بود. مهاجمان با یورش به بخش اطفال و پرتاب سنگ و آجر، شیشه‌های این قسمت را شکستند و با ورود به داخل بخش اثاثیه آن را تخریب کردند. در این بین یک کودک شیرخوار نُه‌ماهه شهید و این حادثه موجب خشم و تهییج مردم شد. آن زمان بخشی از آسفالت منطقه را برای پاره‌ای تغییرات برداشته بودند، انقلابیون از در پشت با استفاده از این سنگ‌های آماده و سر دادن شعار به مقابله با چماق‌داران پرداختند. سرانجام مهاجمان از بخش اطفال عقب رانده شدند. در پی مقاومت انبوه کارکنان، نیروهای امنیتی و سربازها وارد جریان شدند و با شلیک گاز اشک‌آور و تیراندازی هوایی، به داخل محوطه بیمارستان یورش آوردند. با افزایش جمعیت و ایستادگی مردم و سر دادن شعار، نیروهای نظامی در خارج از بیمارستان و پشت نرده‌ها گارد گرفتند و به صورت مستقیم و زمینی به سمت مردم تیراندازی کردند.

تحصن در بیمارستان

دکتر محمدحسین فتاحی‌معصوم از پزشکان این بیمارستان از مشاهدات خود درباره وقایع آن روز می‌گوید: «نیروهای نظامی از پشت نرده‌ها به ما تیراندازی می‌کردند. من روپوش سفیدم را درآوردم و رفتم پشت نرده‌ها و آن را به معنی پایان دادن به درگیری بالا بردم که ارتشی‌ها بروند. یک افسری که بالای تانک بود گفت عکس شاه را ببرید بالا تا ما برویم. من پایین آمدم. آن‌ها همچنان تیراندازی می‌کردند، ولی تیری به ما نخورد. از بالای تانک با کالیبر ۵۰ تیراندازی می‌کردند. تیرها حتی از تنه درختان هم عبور می‌کرد. بیمارستان را به رگبار بستند. من آمدم این طرف و فریاد زدم، حمله کردند بروید به شهر بگویید؛ چند تا موتوری که آنجا بودند، حرکت کردند که خبر بدهند». 

خبر حمله به بیمارستان در کمتر از یک ساعت در تمامی مراکز تجمع مردم مانند مراکز مذهبی، مساجد و بیوت مراجع منتشر شد. در کوتاه‌ترین زمان حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر از مردم در میدان بیمارستان تجمع کردند و علیه رژیم و جنایت‌هایش شعار ‌دادند.

دکتر فتاحی‌معصوم اضافه می‌کند: «نزدیک ساعت یک بعدازظهر گروهی از مردم برای کمک آمدند که بین آن‌ها آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مرعشی هم بودند. مردم برای جلوگیری از اصابت تیر به آنان، دور آن‌ها را گرفته و به بخش رادیولوژی منتقل کردند». در جریان این تیراندازی محمد منفرد، کارگری که به همراه مردم برای کمک آمده بود با اصابت تیر مستقیم مجروح شد و سه روز بعد به شهادت رسید.

حدود ساعت دو، پس از پایان تیراندازی علما و بزرگان شهر در بخش رادیولوژی جمع شدند و اعلام کردند تا تغییر فرمانده نظامی استان به تحصن خود ادامه خواهند داد. رئیس حکومت نظامی مشهد سعی کرد با تماس تلفنی تحصن را بشکند که موفق نشد. حوالی غروب مکان تحصن به کتابخانه که مکان بزرگ‌تری بود منتقل شد. کارکنان بیمارستان به عنوان میزبان از مردم متحصن پذیرایی می‌کردند. هر شب حدود هزار نفر برای تحصن به آنجا می‌آمدند. نیروهای نظامی و تانک‌ها ضمن محاصره بیمارستان، رفت‌وآمدها را کنترل می‌کردند. مردم برای حمایت از متحصنین، ماشین‌هایشان را از مواد غذایی اعم از گردو، پنیر، نان و اقلام مورد نیاز دیگر پر می‌کردند و از بالای نرده‌ها به آن‌ها می‌رساندند.

اعلامیه علما

در ارتباط با این تحصن آیت‌الله خامنه‌ای بیان می‌کنند: «به ذهنم خطور کرد تحصن کنیم. نشستم و اعلامیه‌ای نوشتم. نوشتم که روحانیان امضاکننده تا تغییر فرمانده نظامی استان در بیمارستان متحصن خواهند بود». ۲۵ آذر اعلامیه‌ای به امضای آقایان ابوالحسن شیرازی، علی تهرانی، محمدمهدی نوغانی، جواد تهرانی، محمدباقر حکمت، سیدکاظم مرعشی، حسن‌علی مروارید، مصباح مولوی، عباس واعظ طبسی و سیدعلی خامنه‌ای در مشهد منتشر شد. در این اعلامیه با اشاره به جنایت‌های مأموران مسلح حکومت در ۲۳ آذر در بیمارستان شاه‌رضا، اعلام کردند که برای محکوم کردن این عمل در بیمارستان متحصن خواهند شد. 

بیمارستان فقط شاهد تحصن نبود. نماز جماعت، سخنرانی‌های پیاپی روزانه، اجتماعات کوچک و بزرگ، دیدار با روزنامه‌نگاران داخلی و خارجی و ورود هیئت‌هایی از دیگر شهرها برای اعلام همبستگی، برخی از مراسم و فعالیت‌های آن روزها بود و برنامه سخنرانی عصرها با استقبال فراوان مردم روبه‌رو می‌شد. در این سخنرانی‌ها جنایت‌های حکومت در جریان وقایع سینما رکس آبادان، ۱۷ شهریور تهران و کشتار مسجد کرمان، وابستگی رژیم، ارتباط با اسرائیل، تاراج نفت و منابع ملی توسط بیگانگان و دست‌نشانده بودن شاه، توسط سخنرانان گوشزد می‌شد. آیت‌الله خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و برخی از انقلابیون برجسته سخنرانان این مراسم بودند. 

گروهی ۲۰۰ نفری از مردم وظیفه نگهبانی از بیمارستان در شب را طی این دو هفته به عهده داشتند. نگهبان‌ها به گروه‌های ۶نفری که دارای مسئول و پاس‌بخش بودند، تقسیم شدند و شب‌ها با چوب داخل محوطه بیمارستان و بین درختان نگهبانی می‌دادند.

پایان تحصن

پس از افشای این قضیه، موجی از اعتراض و محکومیت در داخل و خارج از کشور به راه افتاد. در ایران بسیاری از مراجع، علما و مجامع مذهبی و انقلابی با صدور اعلامیه‌هایی عاملان آن را محکوم کردند. آیت‌الله صدوقی در شیراز و مراجع قم، آیات گلپایگانی، مرعشی نجفی و آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی در تاریخ ۲۴ آذر و حاج سیدحسن قمی در مشهد با انتشار اعلامیه‌هایی فاجعه حمله چماق‌داران به بیمارستان را محکوم کردند. برخی از خبرنگاران داخلی و خارجی نیز برای تهیه گزارش و عکس به بیمارستان ‌آمدند. به دنبال این واقعه نخست‌وزیر وقت، از پزشکان عذرخواهی کرد.

در پی رفتار خشن فرماندار نظامی و طولانی شدن تحصن، قرار شد در پایان تظاهرات پنجم دی، در مراسمی به تحصن خاتمه داده شود. این راهپیمایی به مناسبت محکومیت حادثه کشتار دوم دی با حضور گروهی از مردم از در منزل آیت‌الله شیرازی در بالاخیابان شروع و با گذشتن از خیابان‌های تهران، فلکه ضد، فلکه عدل خمینی، چهارراه لشکر و خیابان بهار، در ساعت ۲:۳۰ در بیمارستان امام رضا(ع) خاتمه یافت. به گزارش خبرگزاری فرانسه، ۶۰۰هزار نفر در این راهپیمایی حضور داشتند،  متحصنین در پایان این مراسم با صدور قطعنامه‌ای ۶ ماده‌ای و با ارائه سه دلیل به تحصن خود خاتمه دادند:

۱. ادامه تحصن آنان را از رسیدگی به دیگر امور مذهبی و تبلیغی بازمی‌دارد.

۲. ادامه تحصن، ملازم تعطیلی مطب پزشکان است که حضور آنان در مطب‌های خصوصی لازم است.

۳. آیات عظام شیرازی و قمی به پایان تحصن دستور داده‌اند.

همچنین در ادامه اطلاعیه به دستاوردهای تحصن مانند عقب‌نشینی رژیم، اخراج مسئول شهری جنایت بیمارستان، سرکوبی چماق‌ به ‌دستان و آزادی زندانیان بی‌گناه نیز اشاره شد.

این فاجعه بازتاب وسیعی در افکار عمومی مردم پیدا کرد و سیل اعلامیه‌ها در محکومیت آن از سراسر ایران مخابره شد. حمله به بیمارستان، آن ‌هم بخش اطفال، جایی که در عرف بین‌الملل امن محسوب می‌شود، اشتباه بزرگی از سوی رژیم بود. حضور خبرنگاران خارجی و افشای ماهیت رژیم در مصاحبه سران نهضت با آن‌ها و نیز بیان جنایت‌های رژیم در شهرهای مختلف، وابستگی و ارتباط با اسرائیل و جریان‌های نفت، موجب رسوایی حکومت در سطح بین‌المللی شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.